نهانخانه ی دل
نهانخانه ی دل
ای برده امان از دل عشاق کجایی...
نوشته شده در تاريخ 4 / 3 / 1389برچسب:, توسط میم و حا و میم و دال |

سلام

امیدوارم شاد باشین و همیشه در پناه خدا...

امیدوارم شما هم یه دوشنبه ی عالی و پشت سر گذاشته و وارد سه شنبتون شده باشین.

از نیمه های شب گذشته، داشتم تو ذهنم، یه موضوعی و مرور می کردم.

اون موضوع این بود که چرا ما آدما، تعمدا، گام به عرصه هایی میذاریم که میدونیم تو تلاطم امواجی سهمگین گرفتار خواهیم شد و بعد از وارد شدن به اون عرصه های خطرناک، سخت ترین کار ممکن برای ما، میشه پیدا کردن یه راهی واسه نجات!

چرا ما آدما، آرزوهای  محال و ناممکن و بعضا، اشتباه رو، به عنوان سر لوحه ی چشم انداز زندگیمون قرار میدیم و از همه ی زمین و زمان، انتظار داریم، تا ما رو برای نیل به اون آرزو ها همراهی کنن؟؟؟

عجب آدمایی هستیما...!!!

بابا! راحت زندگی کنید دیگه!

آخه چرا خودمون، برای خودمون، این همه دست انداز ایجاد می کنیم؟

جالب تر اینه که تو این مسیرای اشتباه و اهداف اشتباه تر، دوستان مثلا صمیمی ما، میان و ما رو همراهی میکنن، به جای اینکه هدف و راه درست و نشمونمون بدن.

تازه، وقتی یه رفیقی هم، صادقانه و رک میاد و به ما میگه که "دوست من، این راهت، این هدفت، این کارت اشتباهه" اونو طرد می کنیم و هزار تا حرف جور و واجور نثارش میکنیم و اون صمیمی ترین دوست، میشه پست ترین آدم...

آدمیزاده دیگه...

هم مهربونی داره و جمال و کمال و صداقت

هم نامهربونی داره و زشتی و حماقت و دروغ!

سوا کردنی نیست و کلی هم درهمه...

توش هم دکتر حسابی و چمران و ابن سینا و حسین فهمیده هست، هم هیتلر و انواع بوش و انواع سبزیجات و ....

خدا به هممون کمک کنه...

نظر تکمیلی داشتین، استفاده میکنیم...

 

میم و حا...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.